سرویس جهان مشرق - اگرچه روابط پنهان امارات و رژیم صهیونیستی از کمتر از ۳ دهه قبل و با واسطهگری و کارسازی آمریکا شروع شده و بسیاری از موضوعات را شامل شده است ولی عادی سازی روابط در شرایط زمانی فعلی که ترامپ و نتانیاهو، اصلیترین بهرهبردار آن میباشند، درمیان مدت و بلند مدت، با زیر ساختهایی که درکوتاه مدت شکل خواهد گرفت، تهدیدات عینی برای جمهوری اسلامی بوجود میآورد.
امارتی ها که در بین امارت ها و یا در درون امارتها همانند آنچه در بین شاهزادگان سعودی از گذشته جریان داشته با یکدیگر رقابتهای خونینی، به ویژه درخاندان بن زاید تجربه کردهاند و برای حفظ این حکمرانی نیازمند حمایت خارجی هستند.
مهم تر اینکه خاندان بن زاید رویاهای بزرگی در سر دارند و معتقدند بهتر از شاهزادگان سعودی میتوانند به سیاستهای آمریکایی و صهیونیستی در منطقه و جهان خدمت کنند و همین امر دلیل رقابت پنهان آنها با محمد بن سلمان است که تجلی آن را در یمن، و یا در ارائه خدمات امنیتی برای ترور یکی از رهبران حماس در امارات در سالها قبل و در نهایت با عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به اثبات رسانده اند. یعنی عطش قدرت و رقابت، آنها را به هر اقدامی ممکن است سوق دهد .
در شرایط فعلی که رژیم صهیونیستی با بحران سیاسی و اقتصادی روبه روست و هنوز زیرساخت های لابی یهودی در امارات و یا دیگر زیر ساختهای همکاری علنی فراهم نیست، بیشترین زمینه های همکاریدر عرصه اقتصادی و سیاسی و بازرگانی دنبال خواهد شد که صهیونیستها، بخشی از مشکلات خود را حل خواهند کرد ولی چشم اندازی که شیمون پرز از سال ۲۰۰۰ ترسیم کرده بود تا خاورمیانهای با محوریت علمی - تکنولوژی رژیم صهیونیستی و سرمایه های این کشور های عربی شکل می گیرد، در دستور کار صهیونیست هاست.
ازسوی دیگر صهیونیستها کارنامه ای روشن در فتنه انگیزی، جنگ افروزی، کینه ورزی مستمر در مقابل تمام کسانیکه این رژیم را نمی پذیرند و یا در مقابل آن مبارزه می کنند، دارند که حضور و ماهیت اصلی با دیگر کشور ها را در این استراتژی متبلور می سازند.
به عنوان مثال در آذربایجان، با اینکه در رقابتهای پنهان، انتقال نفت این کشور را به دریای سیاه و ... سامان دادند و از این نفت برای رفع نیازمندی های خود استفاده کردند، با تقویت نحله های جدایی طلبانه، فشار امنیتی و سیاسی به ایران را تقویت و حضور موسسات ایرانی در آذربایجان را با ارائه تصویری ضد امنیتی برای حاکمان آذربایجان، تحت تاثیرقرار داده و در اوج حضور خود ، تیم های ترور خود علیه دانشمندان هسته ای ایران را از ایستگاه اطلاعاتی موساد در آذربایجان اعزام کردند.
نکته مهم در خصوص امارات این است که در بیش از دو دهه ، تلاش کرده، همچون سرویس اطلاعاتی اردن، در بسیاری از کشور ها مانند لبنان، افغانستان، سوریه و پاکستان به سر پل های اصلی اطلاعاتی و جاسوسی و عملیاتی تبدیل شود و شایستگی خدمات ارزنده ای را به آمریکا و رژیم صهیونیستی نشان دهد.
کافی است که در پرتو روابط رسمی اخیر ، شبکه های جاسوسی و عملیاتی موساد در زیر ساختهای فنی، انسانی و ارتباطی خود را در امارات کامل کرده و موج جدیدی از تهدیدهای اطلاعاتی، امنیتی و عملیاتی را بر علیه ایران سامان دهد.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی برای ایجاد نوعی توازن نظامی و عملیاتی و یا گسترش مرزهای امنیتی خود به دریای سرخ و دریای عمان و خلیج فارس و تنگههای راهبردی باب المندب و هرمز ، از پوشش حضور نظامی آمریکا بهرمند شده و زیر دریایی به خلیج فارس اعزام نماید. در دریای سرخ با توجه به روابط پنهان و آشکار با مصر، اریتره و جیبوتی و بهره مندی از تضاد های یمن و اریتره از سالها قبل درجزایر راهبردی حنیش استقرار راهبردی و استقرار سمع و رهگیر دارد. و شرایط جدید مناسبات با امارات و رقابت پنهان امارات و عربستان برای سلطه بر بنادر و نقاط استراتژیک اشغال شده در یمن، آنهارا به سمت نوعی استقرار اطلاعاتی و تجسسی و سیستمهای تکمیل کننده در جزیره راهبردی سقطری در دهانه باب المندب خواهد کشید که برخی گزارشها، بر این رویکرد تاکید دارند.
این بدین معناست که در کوتاه مدت ، رژیم صهیونیستی، اولویت حوزههای باب المندب، دریای سرخ و تا حدودی دریای عمان را دنبال و تکمیل خواهد کرد و سپس با تکیه بر عادی سازی دیگر کشور های عرب حوزه شورای همکاری خلیج فارس، ابزار های تهدید خود علیه ایران را نهادینه خواهد کرد.
بدیهی است که همانند فرانسه، آمریکا، انگلیس که حضور پایگاهی در امارات دارند، به زودی و به موازات موضوع تسلیحات اسرائیلی به امارات، همکاری های مشترک نظامی را دنبال خواهند کرد و مانور های مشترک، فضای عربستان و امارات و تمامی جغرافیای جزیره العرب، قابلیت های نظامی و عملیاتی آنها را بر علیه ایران گسترش خواهد داد، که به روشنی بر موازات قدرت، و بازی استراتژیک علیه ایران ، تاثیر خواهند داشت.